marți, 15 februarie 2011

روز عشاق، اصفهان

الو، سلام آتوسا
سلام
(چیطوری؟(چطوری
خوبم ولی‌ دارم از این کارات دیونه میشم
چرا؟ مگه(با کسره بخونید) چیکار کردم؟
همین که اول یه تک زنگ میزنی،بعد من باید با یه تک زنگ جوابتو بدم تا تو دوباره زنگ بزنی‌ و تازه شروع به حرف زدن کنی‌
ده‌‌‌ دفعه که برات گفتم،خب اینجوری میفمم که میتونی حرف بزنی
خوب اینکه تک زنگ نمیخواد، اگه نتونم همون اول بهت میگم
د نه د،اونوقت پولی‌ یه تیلیفون(تلفن) بیخودی می‌‌افتد به حسابم
تو هم که فقط به فکر پولی,‌
من به فکری پولم؟ دسد(دستت) درد نکوند(نکند). منو باش که مثلا زنگ زدم دعوتت کنم امشب بریم بیرون
چی‌؟ بریم بیرون؟فکر کنم حالت خوب نیست. خدا بد نده، چی‌ شده می‌خوای ولخرجی کنی‌؟
اختیار دارین ، آخه ما که یه آتوسا خانوم بیشتر نداریم، امروز هم که روزی عشّاق‌س .تا لا( تا حالا) چند بار بهت گفته ام، خره من دوسد دارم(خره، به یه دوست صمیمی‌ و نزدیک گفته میشودخوب حالا قراره کجا بریم؟
هر جا تو بخای
من میگم بریم یه رستوران خیلی‌ خوب، مثلا همین شهرزاد، نزدیک هم هست، من انجا رو خیلی‌ دوست دارم.

باشد، بعدی(بعد از) شأم میریم اونجا
یعنی‌ چی‌ بعد شأم؟
آخه مامانم کتلت پخته س ،یه چهار تا ساندویچ درست کرده، با تره و ریحون، حیف س نخوریم
ساندویچ کتلت؟ این جوری دعوت میکنی‌؟
د نه ، میگم که هر جا تو خواستی‌، فقط میگم جایی‌ که غذا به این خوبی هست دیگه بیرون غذا خوردن حروم س . ولی‌ بعدی شأم میریم همون جا که می‌خوای یه چای و گز می‌خوریم. خوبه؟
مگه چای و گزشون مجانیه که اصرار میکنی‌؟
چای نه، اما گز آره. تازه اگه یه دو سه تا هم بذاری جیبت هیچی‌ بهت نیمیگن(نمیگن
اینطوری دعوت میکنی‌ بیرون؟ با کتلت مامانت و چای مجانی‌؟ دیگه چی‌؟ همش همین بود؟
دیگه چی‌ چی‌؟ به خیالد(خیالت) فکری همه چیا نکردم؟ چرا...یه کادو برات دارم که اگه بیبینی خیلی‌ دوس میداری.
کادو؟ اگه منظورت این که دوباره برام کار دستی‌ ساختی، همین جا بهت بگم که نمی‌خوام
دسی(دست) شوما درد نکوند. عوض اینکه بوگوی(بگی‌) تمومی کارام اوریجینال س ، اینجوری جوابم را میدی؟
حالا تو بگو چیه، میدونی که با همه این حرف‌ها چقدر دوستت دارم.
چی‌ چی‌ گفتی‌؟ میشد(میشه) این دو تا کلمه آخر را یه بار دیگه بوگوی؟ خره، من برات می‌میرم، اصلاً امشب ثابت میکونم. قبل از چای، یه بستنی هم می‌خوریم. خوبه؟
وای، من بستنی خیلی‌ دوست دارم.
ولی‌ باید قول بدی یواش یواش بخوری، یه وخ(یک وقت) گلو درد نگیری، آخه بد مصب قرصی گلو از بقیه دارو‌ها گررونتره
خوب اگه میگی‌ بعدش گلو درد داره، اصلا بستنی نمیخوام
باریکلا، اینا میگن آدمی چیز فهم، میدونی که من برا خودت میگم و الا که اصلا بحثی‌ پولش نیست
حالا که اینطوره، پول بستنی رو بده به خودم
نوکردم(نوکرتم)هستم. یه جوری حرف میزنی که انگار دفعه اوله.چند بار تا لا پولی‌ تاکسی را برات ریختم به حسابت تا جاش با اتوبوس بری؟ هان؟ نکردم؟ اصی(اصلا) میدونی چقدر توی حسابت پول جمع‌ شده س

خوب چه فایده وقتی‌ نمیتونم از پس اندازم پول برّ دارم؟
پول ور(برّ) داری؟ برا چی‌چی؟ پولی‌ پس انداز مالی‌(مال) بچه آدم س .باید یه ذره آینده نگر باشی‌، دیروز بحث همین را با اوستام حاج محمود می‌کردم، گفتم اوسّا، اگه اومدیم و من افتادم و شما مردی، تکلیفی من  توی این مغازه چی‌ چیس ؟ گر چه اینقدر بد اخلاقه که نمی‌شه باش دو کلمه حرف بزنی‌.
زنگ زادی روز ولنتاین این حرف‌ها رو بهم بزنی‌؟
خره دارم برات درد و دل‌ می‌کنم، باشد، دیگه نمیگم، ولی‌ اصل کاری را بهت نگفتم..مهمترین دلیلی‌ که میخوام بیبینمت.
و‌ا، چه دلیلی‌؟ نکنه..نکنه
نکوند چی‌چی؟ بله، من که میدونم کلد(کله تو) خوب کار میکنه. اصی برا همین اینقدر دوسد دارم
یعنی‌ برام حلقه خریدی؟
صبر کن. چرا تند میری؟ من که بیست بار تا حالا ماجرا‌ حلقه را برات گفتم، دوباره میگوی(میگی‌)  حلقه
ولی‌ من حلقه‌ای که از مامان بزرگت گرفتی‌ رو نمیخوام
این حرفا چی‌ چیس؟ چرا چرت میگوی؟بهت که گفتم تازه از طلا فروشه گرفتم، دادم سنگش رو عوض کرد یه جلا هم بهش داده، تازه، یه قوطی نو هم براش خریدم . نیمیدونی چقدر قشنگس.
اره ، شاید عاشق قوطیش بشم.
حالا وقتی‌ بیبینی میفهمی، ولی‌ کادو اصلیم این نیست.حتا از فکرت هم رد نیمیشد(نمیشه
و‌ا؟
والا، خودت حدث بزن.
نکنه برام عطر خریدی؟
نه
پس شاید یه جفت گوشواره؟
این هم نه، بازم بوگو(بگو) دیگه چی‌
پس حتما یه لباس خارجی‌ خریدی. اره؟
بابا جون این حرف‌ها چی‌ چیس داری میزنی؟ انگار شیطون گولد(گولت)زده
اصلا من نمی‌دونم. خودت بگو
یه تیکه(تکه) پارچه زنونه که اگه بیبینی باورت نمی‌شه.
جدی؟ از کجا خریدی؟ چند متر هست؟
یه ذره مقدارش کمه، ولی‌ اگه خیاطت خوب باش میتونه یه جفت جوراب ساق کوتاه قشنگ برات در بیاره
وای که چقدر خسیسی‌!
نگو خسیس، بگو آینده نگر. خوب، پس ساعت هشت لب سی‌ و سه ٔپل وعده. خوبه؟
قبل از تو یه دوستام زنگ زده بود، میگفت  اونجا پر از گشت انتظامی بوده
بوده که بوده، مثلا چه غلطی میخوان بکنن؟..............دوستت نگفت چند تایی‌ بودن؟
چرا، میگفت یه دو سه نفری بودن و به همه هم گیر میدادن
میدونی؟ میگم میخای(میخواهی‌)بذاریم برا یه دفعه دیگه. اصلا این جوری بهتره، الان هم که دیگه دیره. ناراحت شأم و کادو نباشیا(نباشی‌ ها). ساندویچ‌ها را برات میذارم توی فریزر، کادو هم که خراب نمی‌شه. هفته دیگه یه زنگ بهت میزنم. باشه؟
خاک توی سر‌ من که دارم با کی‌ وقتم رو تلف می‌کنم، دیگه مزاحم من نشو. (تلفن قطع میشود)
عجب،چرا اینجوری کرد؟ آهان، فکر کنم باباش یا یه کسی‌ دیگه یه دفعه اومد توی اتاقش.

احمد رضا صدیقیان

Niciun comentariu:

Trimiteți un comentariu