آقای خامنهای ، آقا ما از این جّو امنیتی خسته شدیم، از اینکه بخواهیم دو کلمه با شما حرف بزنیم و بر چسب براندازی بهمون بزنن خسته شدیم. اصلا نمیدونم به شما در مورد وضع بد مردم و مشگلات فراوانشون چیزی میگن یا نه، ولی خداوکیلی از دیدن این همه فقر در اطرافمون خسته شدیم.
آقا ما از دیدن این همه برنامههای غمگینِ سیما دلمون گرفت، از این همه عزاداری و لباس سیاه پوشیدن خسته شدیم. از شما چه پنهان، چند وقت که به فکرِ جهنم افتادم، آخه والله از رفتن زوری به بهشت هم دیگه خسته شدیم.
میبینید که دروغ و ریا در سطح جامعه به کجا رسیده،بخاطر همین اصلا دیگه از دیدن و شنیدن حرفهای مسئولین هم خسته شدیم.
آقا ما فقط یه نفس هوای تازه میخواهیم و یه کم دلِ شاد، اصلا بحث نظام نیست، والله دیگه از هر چی سیاستِ خسته شدیم. ختمِ کلام، لطف کنید اگه بیاحترامی توی این نوشته بود، بفرمایید من رو مستقیم اعدام کنند چون از فکر زندان و شکنجه خسته شدیم.
احمد رضا صدیقیان